نیکانیکا، تا این لحظه: 11 سال و 29 روز سن داره

پرنسس کوچولوی ما

سفرنامه مشهد خرداد95

توی خردادماه درست چندروز مونده بود به شروع ماه رمضون دوباره امام رضا مارو طلبید وراهی مشهد مقدس شدیم.تواز شوق مسافرت و هواپیما مدام سوال میپرسیدی: امروز میریم مسافرت؟ کی میریم؟باهواپیما میریم؟؟ خلاصه روز سفر عمه مژگان وعمه میتراودختر عمه هانیه برای دیدنت اومدن خونمون وکلی خوراکیهای خوشمزه برات اوردن. وقت رفتن مامان فیروزه وبابا کاظم وخاله فاطمه اومدن توی حیاط واسه بدرقه وقرآن گرفتن توانگار ازاینکه داشتیم بدون اونا میرفتیم ناراحت بودی وبق کرده بودی وقتی خداحافظی کردیم و توتاکسی نشستیم دیدم لنج اوردی ویه بغض گنده تو گلوت نشسته من به رو نیاوردم اما تا بابا بهنام پدرسید چی شده توهم زدی زیر گریه.کلی گریه کردی...دل کوچیکت بخاطر جدایی ودور ...
2 تير 1395
1